یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

یک. وایساده بودم نماز، اون بنده‌ی خدا هم ـ بدون توجه به اینکه من نماز می‌خونم ـ با من حرف می‌زد!! و بعد از نماز خیلی جدی و با تشر می‌پرسید: فهمیدی چی گفتم یا نه؟!

۲۳ مهر ۹۲ ، ۰۱:۳۷

           این پست طولانیه و چه بسا تکراری، اما توصیه می‌کنم با دقت و حوصله بخونید که خیلی شیرین و مفید و کاربردیه.

           لغات و معنای مبهم هر بیت رو زیرش کمرنگ نوشتم که دسترسی آسون‌تر باشه.

           

 

۷ نظر ۲۱ مهر ۹۲ ، ۲۳:۱۹

جُنِّنا بلَیلَی و هی  جَنَّت  بغیرنا

و أُخْرَی بِنا مجنونةٌ... لا نُریدُها!

شب دوشنبه
اول ذوالحجة الحرام
1434

ـــــــــــــــــــــــــ
تیتر از خواجۀ شیراز.

۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۲:۵۸

عصر جمعه رقص شورانگیز باد...
حلقه‌ی زلف تو را آرد به یاد...
کیست، پشت این دلشوره‌های بی‌کران؟

۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۵:۵۹

گفتی چو جان دهی به عوض بوسه‌ای دهم

این خون‌بهاست! مزد وفا را چه می‌کنی؟!

 

این روزها خیلی آشفته‌ایم... عنایتی کن...

شب بیست و ششم
ذیقعده 1434

۰۹ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۱