یه آقا

یه آقا

تـــَمَنـَّیتُ مِن لَیلی عَن ِ البُعدِ نَظرَة ً...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ما درین انبار گندم می‌کنیم...*

دوشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۰، ۰۳:۰۷ ق.ظ

گندم جمع آمده گم می‌کنیم
می‌نیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
اول ای جان! دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن

گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست؟!


ریزه‌ریزه صدق هر روزه چرا
جمع می‌ناید درین انبار ما؟

           ۲. سوراخه! میفهمی؟! قصه‌ی تلخ مرا سرسره‌ها میفهمند!

بین الطلوعین دوشنبه
بیست و ششم جمادی۲
۱۴۳۲

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مثنوی معنوی ملّای رومی، دفتر اول.

۹۰/۰۳/۰۹